۰۸ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۹
کد خبر: ۵۹۸۹۵۷

یادداشت | به احترام "مؤمن"

یادداشت | به احترام
در پیچ و خم کوچه‌های قدیمی باغ پنبه و در کنار خانه‌های محقر و کاه گلی، خانه کوچک شیخ محمد نقطه امید اهل قم و علاقمندان نظام بود.
به گزارش خبرگزاری رسا، در پیچ و خم کوچه‌های قدیمی باغ پنبه و در کنار خانه‌های محقر و کاه گلی، خانه کوچک شیخ محمد نقطه امید اهل قم و علاقمندان نظام بود. از رعیت و کشاورز و کاسب گرفته تا وزیر و وکیل به محضرشان می‌رسیدند و مشکلاتشان را مطرح می‌کردند. انصافا هم جواب می‌گرفتند.

همیشه فکر می‌کردم که برای رفع مشکلات مردم، نیازمند اداره و سازمان‌های آنچنانی با یک خروار کارمند و نیروی انسانی هستیم؛ اما دیدن این خانه کوچک، ولی با برکت تمام تئوری‌های ذهنم را زیر سوال برد.
 
سه چهار باری می‌شود که توفیق داشتم در این خانه نورانی به محضرشان برسم. اولین بار در سن ۸-۹سالگی و آخرین بار همین یکی دوسال اخیر.
 
با ورود به منزل با راه پله‌های طولانیِ آهنی‌ای مواجه میشدی که شما را به سمت نیم طبقه‌ای مانند پشت بام هدایت می‌کرد. نیم طبقه‌ای که هم محل استراحت پاسداران بود هم کتابخانه ایشان و هم اتاق محقر و کوچکی که محل مراجعات مردم و مسئولین نظام بود. نه از مبلمان سلطنتی و میز مدیریتی با ابعاد نجومی خبری بود و نه از پذیرایی‌های آنچنانی و موز و آبمیوه!
 
منشی با اتاق جداگانه‌ای هم نداشتند که شما را پشت درب ضد حریق معطل کنند. همه مراجعه کنندگان در یک اتاق کنار ایشان روی زمین می‌نشستند و با یک چای خشک و خالی پذیرایی می‌شدند تا نوبت شان بشود و با ایشان صحبت کنند.
 
تقریبا هر کسی که برای بار اول وارد این خانه می‌شد مات و مبهوت به سادگی خانه شیخ محمد خیره می‌شد و نمی‌توانست آن را هضم کند. با وجود اینکه وضعیت مالی ایشان به خاطر ارث پدری نسبتا خوب بود و صاحب املاک بسیاری بود، اما هیچگاه حاضر نشد منزلش به جای بهتر و حتی وسایل آن به غیر ضرورت تغییر کند.

خدا می‌داند که در و دیوار ساده این خانه، چقدر دل مستضعفین و پابرهنگان و دلسوزان انقلاب را از داغ اشرافیگری و شاه بازی برخی مسئولین، تسکین داده است!

به نظرم او در سادگی و خدمت، حجت خدا بر مسئولین نظام بود. بر کسانی که قدرت و ثروت دارند و در انقلاب اسلامی به جاه و مکنتی رسیده اند، اما قاعده بازی را رعایت نکردند. فکر میکنم فردای قیامت، در دادگاه عدل الهی وقتی از مسئولین ناباب نظام حساب می‌کشند، می‌پرسند مگر کسی مثل شیخ محمد را ندیدی که در اوج قدرت، خویشتن داری کرد و مظاهر دنیا در نظرش مثل مولایش علی علیه‌السلام پست و ناچیز بود. پس تو چرا…؟!

اللهم انا لا معلم منه الا خیرا و انت اعلم به منا
خدایش بیامرزد… /۹۹۹/ت303/س

محمدجواد سلیمانی قمی

ارسال نظرات